3 نکته طلایی برای موفقیت در کارآفرینی
موفقیت در کارآفرینی : در عصر حاضر به منظور رشد اقتصادی و افزایش سطح استانداردهای زندگی، پذیرفتهایم که بیشتر به کارآفرینی احتیاج داریم. اما نکته مهم این است که بیشتر همیشه بهتر نیست!
رشد اقتصادی ناشی از کارآفرینی زمانی حاصل میشود که مولد و سازنده باشد. به عبارت دیگر، همه کارآفرینانی که به سود دست مییابند، در صورتی که اثرات غیرمولد و یا بدتر از همه مخرب بر اقتصاد داشته باشند، دیگر در رشد اقتصادی سهیم نیستند. متأسفانه ، بسیاری از کارآفرینان نمی دانند چطور میتوانند به اقتصاد کمک کنند؛ به همین دلیل مولد و سازنده هم نیستند.
البته برای کسب درآمد ضروریتی ندارد تا مولد باشید. میتوان بدون اینکه کمک خاصی به اقتصاد یا جامعه کنید، به عنوان کارآفرینی موفق شناخته شد. با این حال ، بسیاری از کارآفرینان صرفاً برای پول، فعالیت نمیکنند. همچنین آنها به این دلیل که نمی خواهند برای شخص دیگری کار کنند، درگیر کارآفرینی نشدند. درعوض، آنها می خواهند دنیا را تغییر دهند (اگرچه این امر ضرورتاً مستلزم دوری آنها از درآمدزایی نیست).
چگونه کارآفرینی موفق شویم؟
حقیقت ساده و الهام بخش این است که هیچ تضادی بین کسب درآمد و ایجاد تغییر وجود ندارد. در حقیقت، شما میتوانید کارها خوب را به درستی انجام دهید. اما برای این کار ، شما باید ایدههای ساده اما غالباً نادیده گرفته شده راجع به یک کسبوکار “مولد” را در نظر بگیرید:
1- موضوع فقط محدود به شما نمیشود!
شروع کار شما یک انتخاب شخصی است و ممکن است با انتخاب نوع زندگی شما همراه باشد؛ اما تأثیر و موفقیت کسب و کارتان یک موضوع “شخصی” نیست. محصول یا خدماتی که ارائه میدهید یا فرصتهایی که شما میشناسید، محدود به شخص شما نمیشود. همگی آنها مربوط به ارزشی است که شما ایجاد میکنید و توسط افرادی که این ارزش را به آنها ارائه دادهاید، تعیین میشود.
به بیان ساده تر ، شما همیشه بین دیدگاه مشتریان نسبت به کسب وکارتان و آنچه به آنها پیشنهاد میدهید، قرار گرفته اید. بنابراین ، با ارزیابی آنها مبارزه نکنید. در عوض به این فکر کنید که چطور میتوانید تا حد امکان ارزش بیشتری به مشتری خود – مطابق با شرایطش – ارائه دهید. چگونه به دیگران بهتر خدمت کنید؟ اینگونه میتوانید به خودتان نیز خدمت کنید.
2- مشتری میگوید که چه چیزی را میخواهد؟!
استیو جابز میگوید: “مردم نمی دانند چه چیزی می خواهند تا زمانی که شما به آنها نشان دهید”.
علت این امر این است که مردم میتوانند ارزشها را بکار گیرند، اما لزوماً نمیدانند که چگونه میتوانند خواستههای خود را برآورده سازند. اگر این کار را میکردند، پس مسالهای هم وجود نداشت.
وظیفه شما به عنوان یک کارآفرین، تعیین خواستههای افراد (که باعث نارضایتی شده) و کمک به رفع آنهاست. به طور خلاصه این تعریف “ارزش” است. شما میتوانید این کار را با ارائه راهحل جدید یا ارائه راهحل قدیمی به روش جدید انجام دهید. در عوض، میتوانید داستانی متفاوت بگویید که باعث تحریک مشتریان شما شود و پی ببرند چه ارزشی میتوانند بدست آورند.
3- فقط مربوط به رقابتتان نیست.
ما اغلب بدنبال فرصتهای کسب وکار، رقابت بر سر بازارهای گوشهای و جایگاه رقبا در بازار هستیم: چیزی که غالباً آن را مزیت رقابتی مینامیم
مطمئناً حفظ یک مزیت رقابتی در یک صنعت بالغ و به اصطلاح “اقیانوس سرخ“، از طریق ایجاد تمایز بسیار مهم است. اما این عوامل نباید هدف اصلی کارآفرینان باشد. برای کارآفرینان موفق، جایگاه رقبا باید یک نگرانی ثانویه باشد. آنچه ابتدا باید بر آن مترکز شوید، ارائه یک بخش (segment) خاص از مشتری است. اگر از نظر مشتریان، کسب وکار شما ارزش بیشتری را پیشنهاد دهد (نسبت به رقبای شما)، پس کاری که رقبا انجام میدهند اهمیت کمی خواهد داشت.
سخن آخر، کارآفرینی موفق و مولد، ساده است.
موفقیت در کارآفرینی : برای کارآفرینی موفق و همچنین ایجاد یک تغییر مثبت در جهان ، تنها کاری که شما باید انجام دهید دو چیز است. ابتدا ارائه ارزش به مشتری با توجه به شرایطش، دوم، انجام این کار به روشی اقتصادی.
متأسفانه ، این در تئوری ساده است اما در عمل سخت است. اما حقیقت این است که دلیل عدم دستیابی به اهداف دشوار این است که کارآفرینان در مورد کسب و کار خود وارونه فکر میکنند. هنگام تصمیم گیری برای شروع یک کسب و کار ، آنها کارهایی را که میخواهند انجام میدهند، سپس به آنچه مشتری میگویند و آنچه رقبا در فضای بازار در حال انجامند، توجه میکنند.
فکر کردن در مورد کارآفرینی از دیدگاه “ارزش” به شما کمک میکند تا واقعاً در جهان تغییری ایجاد کنید. این نوع تفکر شما را در مسیر صحیح نگه میدارد، جایی که حقیقت بارز این است که شما با خدمت به دیگران، به خود خدمت میکنید.